هاشمی حالا پس از ۲۲ ماه که در اوین میگذراند روایتی متفاوت از وضعیت آن داده است. آنقدر متفاوت که به سرعت در فضای مجازی بازتاب داشته و بسیاری از فعالان مطرح سیاسی عباراتی همچون «تکاندهنده»، «تلخ» و «دهشتناک» را برای آن به کار بردند. احمد زیدآبادی روزنامهنگار و فعال سیاسی نیز در واکنش به نامه هاشمی نوشته که «او باید منتظر تندترین حملههای لفظی از هر سو عیله خود باشد، اما شجاعت اخلاقی و سیاسی او که "صدای بیصدایان واقعی" شده است، نزد خداوند بیاجر نخواهد ماند.»
نامه هاشمی تاریخ دقیقی ندارد، اما در شهریور امسال نوشته شده است و به گفته خودش «یکی از سختترین تصمیمات در طول زندگی ۶۰ ساله» اوست. هاشمی نوشته «حق مردم است که واقعیت را بدانند.» در این نامه او توضیح داده که برخی زندانیان زن سیاسی که با شعار و تابلوی آزادیخواهی و عدالتطلبی راهی زندان شدند چگونه در زندان رفتار متفاوتی دارند: «زندان اوین، بند زنان سیاسی، همجواری با مبارزین نام آشنا، خاطرات خوب و بد، تلخ و شیرین، باورهای مشترک و گاها در عمل متفاوت. در کلام عالی و در عمل خالی، نظریهپردازانی از درون تهی. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سالها با آن مبارزه کردهاند، بر سر همبندیهای خود میآورند. همبندیانی که کمتر یارای نقد کردن و یا ایستادن در مقابل آنها را دارند که در این صورت، تنگنظریها، تهمتها، پروندهسازیها، هتاکیها، حذف و طردها، تخریب شخصیتها و گاها ضرباتی را نوش جان میکنند. به عبارت دیگر، همبندی (بخوانید گروه فشار داخل بند) همبندی را میپاید، برای او تعیین تکلیف و خط قرمز مشخص میکند، آزادی او را سلب میکند، به او انگ و تهمت میزند، او را تهدید میکند، آرای او را دور میریزد، ضربوشتم نثارش میکند، فضای وحشت و خفقان میآفریند؛ چرا؟ چون با او همراه نشده، یا نقدی بر او وارد کرده و پا روی سلطه و اقتدار او نهاده و عجیبتر، سکوت یا همراهی و ادامه دوستی برخی دیگر از مشاهیر در بند با این اندک سلطهگران است.»
هاشمی نوشته: «وضعیت به گونهای است که جز زندانیان ریشهدار و یا قدیمی، جدیدالورودها (بالای ۹۰٪) در کمتر از حداکثر یک هفته، البته اگر ماندگار شوند، شوکه و مبهوت و پشیمان که اینها بودند چهرههایی که آرزوی دیدارشان را داشتیم؟ چه فکر میکردیم و چه دیدیم؟ چگونه از چاله به چاه افتادیم؟ و در آرزوی خلاصی و پی گرفتن زندگی و پشت سر را نگاه نکردن. میگویند در زندان که قدرتی ندارند اینگونهاند، وای اگر قدرتی بگیرند.» او از این وضعیت با عنوان «به ابتذال کشیدهشدن مبارزه» نام برده است. او حتی مثالهایی نیز این رفتارهای دیکتاتورگونه زده است: «نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگهای نادرستی، چون مزدور، دارای ماموریت، آدمفروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و... وارد شده و مشابه گروههای فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آنها کرده و بعضا موفق هم میشوند.» براساس این نامه این افراد «خبرسازی»هایی نیز از «طریق انتشار اخبار مبالغهامیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان» انجام میدهند و مثلا به «یک نقطه سرخ شده به اندازه حداکثر ۲ در ۲ سانتیمتر» بدنی کبود میگویند.
به نظر میرسد، همانطور که هاشمی در نامه خود اشاره کرده، سیلی از بازتابها و واکنشها به سوی او روانه خواهد شد. به ویژه آنکه طیفی که در بند زنان زندان اوین چنین فضایی ایجاد کرده، در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز حامیانی دارند که با آنها دارای منافع مشترک هستند. البته هاشمی در نامه خود نامی از کسی نبرده است.
از جمله زنان زندانی مطرح که در زندان اوین هستند، میتوان به چهرههایی چون «بهاره هدایت، نرگس محمدی، ویدا ربانی، پخشان عزیزی، وریشه مرادی، محبوبه رضایی، فریبا کمالآبادی، مهوش شهریاری ثابت، حورا نیکبخت، پریوش مسلمی، سروناز احمدی» اشاره کرد.
مرزبندی هاشمی در نامه خود نیز مشخص است. او در همان سطرهای نخست هم نوشته که «روزی یکی از مدیران زندان پرسید از مواضعت کوتاه آمدهای؟ گفتم نه...». اما همین یک جمله تمایز او با اپوزیسیون و چهرههایی که مواضعی بسیاری نزدیک به آنها داشتند و در زندان اوین به سر میبرند را روشن میکند: «در این زندان بیشتر آموختم تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و بهویژه اصلاحات ساختاری است.»
تا لحظه تنظیم این گزارش برخی چهرهها نامه هاشمی را «خواندنی» و «تلخ» دانستند. پروانه سلحشوری نماینده سابق مجلس در پستی در شبکه ایکس نوشته: «نوشتن دردنامه، نشانگر عمق رواداری در جامعهای است که حتی زندانیان تحمل عقاید یکدیگر را ندارند...». مهسا جزینی روزنامهنگار و مترجم نیز از لزوم دسترسی به اطلاعات بیشتر برای سنجش روایت هاشمی سخن گفته است. در سوی دیگر نیز طیفی از کاربران به مخالفت با نامه هاشمی پرداختند. عالیه مطلبزاده عکاس و زندانی سیاسی سابق از زمان انتشار این نامه انتقاد کرده است. در سوی مقابل اما زیدآبادی که تجربه سالها زندان در طول فعالیتهای سیاسی خود را دارد هم نوشته که این موضوعات «برای هر زندان کشیده «باتجربه و مستقلی، طنینی آشنا دارد» و «خانم هاشمی با نوشتن این نامه، شجاعت بیمانندی از خود نشان داده است.» هاشمی در بخش پایانی این نامه نیز به خواب یکی از اقوامش اشاره کرده که در زندان کشته میشود. سایت «مشرق نیوز» این بخش را تعبیر به تهدید شدن او به قتل کرده و نوشته، «چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را تهدید به قتل کردهاند؟» البته که این تهدید لزوما به معنای حذف فیزیکی نیست و نامه او میتواند به بهای تخریب شخصیت سیاسی و اجتماعیاش در قالب پروژههایی در فضای مجازی تمام شود. اتفاقی که برای برخی چهرههای شناختهشده دیگر نیز رخ داده است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟